یکی از ویژگیهای توسعهیافتگی فردی و اجتماعی آن است که در قضاوت کردن روی دیگران و حوادث جامعه شتاب نداشته و با رعایت همهی جوانب قضیه- مثبت و منفی- بتوانیم به آرامی قضاوت خود را داشته باشیم و البته به قضاوت دیگران نیز اهمیت و اعتبار بدهیم. زیرا همیشه امکان خطا برای انسان در قضاوتهایش وجود دارد.
آنچه در کشور ما و بهویژه از سوی طیفهایی که به عنوان اقتدارگرا شناخته میشوند و در کشور ما میگذرد آن است که بنا به مقتضیات معرفتی، تلاش دارند که همهی حقانیت، صداقت و راستی را در خود محدود کنند و صفات مخالف آن را ترجیح میدهند در دیگران ببینند. این ویژگی آنها را وادار کرده است که نتوانند نیکی ، راستی و صداقت را در دیگران ببینند و حتی در برابر آن ناشکیبایی به خرج دهند. شاید یکی از علتهای دیگر نوع انسانشناسی آنان باشد که به نظر میرسد قایل به برابری گوهری انسانها فارغ از تفاوتهای موجود آنها نیستند –در حالیکه ادبیات ما مشحون از اعتبار همسان برای انسان در گوهر وجودی است از جمله در این عبارت شیخ سعدی که همهی فارسیدانان و نادانان آن را در جهان درک کردهاند" بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش زیک گوهرند-. این را از آن جهت مطرح کردم زیرا دیدم که پس از آزادی سربازان به گروگان گرفته شده در سیستان و بلوچستان، انتظار آن بود که به عنوان موفقیتی ملی برای مردم ایران این روز روز شادی مردم باشد و خاطرهای خوش در ذهن مردم نقش ببندد. البته با حفظ حرمت برای سربازی که به قتل رسید و خانوادهی داغدارش. چنین موفقیتهایی که از دامن گستردن خشونت جلوگیری میکنند بسان سرمایهای اجتماعی عمل میکنند که اگر دولت و سیستم سیاسی بتوانند آنرا درک کنند و به خوبی از آن استفاده کنند؛ میتوانند بدون هزینهی زیاد گره بسیاری از مشکلات را بگشایند.
اینکه کدام نیروهای دولتی در این زمینه مؤثر بودهاند، البته جای تقدیر دارد و نقش آنها ناگفته مورد تأکید همه است به حکم اینکه جزو وظایف ذاتی آنهاست. اما اگر به عنوان مثال در این مورد شخصیتهایی چون مولانا عبدالحمید امام جمعهی اهل سنت سیستان و بلوچستان نقش مؤثری بازی کرده است، شرط عدالت در وجوه مختلف آن -وجدانی، فردی و سیاسی – حکم میکند که برای تقویت این سرمایهی مؤثر از آن به نیکی یاد شود. بخشی از تربیت سیاسی جامعه در این نوع رفتارهای حاکمان خود را نشان میدهد. این درحالی است که برخلاف این رویهی معقول و منطقی که در کشورهای توسعهیافتهی جهان –در شرق و غرب عالم- مرسوم است، در کشور ما نه تنها یادی از آن نمیشود، بلکه با نادیده گرفتن آن عملاً تلاش میشود سرمایهی اجتماعی یادشده را بسوزانند. وقتی تحلیل سایت خبری مشرق را در این زمینه با عنوان «تلاش افراطیها برای تطهیر جیشالظلم » خواندم تحیرم از وضعیت کشور به نهایت درجهی آن رسید. زیرا با رفتارهای به غایت متفاوت موجه شدم. از یکسو اسماعیل کوثری به عنوان نمایندهی مجلس و عضو کمیسیون امنیت ملی با وابسته خواندن جیش العدل به آمریکا و صهیونیسم و عربستان سعودی، از ادبیات بسیار خشنی در اظهار نظر خود استفاده کرده و حتی در جای دیگری از ضرورت محاکمهی این سربازان صحبت کرده است. -شاید حال که از دست گروگانگیرها رها شدهاند، در داخل به مرگ محکوم شوند- از سوی دیگر با نادیده گرفتن نقش مثبت مولانا عبدالحمید، سایت مذکور، نوشته است که: «با این حال یکی دیگر از مواردی که باید به آن پرداخته شود استفادهی افراطی رسانههای بیگانه از چهرههای افراد سنیمذهب است؛ تا با این روش نقش سایر دستگاههای نظام جمهوری اسلامی ایران در آزادی گروگانها کمرنگ جلوه داده شود». این در حالی است اسماعیل کوثری عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در گفتوگو با فارس اظهار داشت: بعد از شهادت 14 نیروی مرزی توسط جیشالعدل، همهی آنان را در یک منطقه محاصره و طوری موشکباران کردیم که هیچکدامشان زنده نماندند، این بار تنها به خاطر جان سربازانمان مثل گذشته عمل نکردیم." هرچند وی چنانکه آمد اکنون برای جان آن سربازان چنین اعتباری قایل نیست. قضیه را تا جایی کشاندهاند که این سایت به سراغ نمایندگان سنی مجلس نیز رفته است و به نقل از عابد فتاحی نماینده وقت مجلس در جریان قضیهی معروف به "تاسوکی" و با عنوان مصادره به مطلوب شدهی "واکنش اهل سنت به اقدامات تروریستی جیش العدل" مینویسد: "بر همین اساس عابد فتاحی، رئیس فراکسیون اهل سنت وقت مجلس شورای اسلامی، به این اقدام جیشالعدل در ربودن مرزبانان ایرانی واکنش نشان داده و اظهار کرد جیشالعدل نه تنها اهل سنت بلکه مسلمان هم نیستند. ما نمایندگان اهل سنت از نیروهای مسلح میخواهیم گروهک تروریستی جیشالعدل را حتی در خاک کشور همسایه پاکستان سرکوب و از بین ببرد." به نظر میرسد در همهی این قضاوتها شتابزدگی وجود دارد و به هیچ وجه نشانی از توسعهیافتگی در آن دیده نمیشود. اگر در مقام قضاوت بنشینیم چه تفاوتی با رفتار اعضای جیش العدل و آقای کوثری در بهکارگیری خشونت زبانی و عملی میتوان مشاهده کرد؟ من به هیچ وجه از آدمربایی، خشونت و محرومیت انسانها از حقوق طبیعی- سیاسی و اخلاقی انسانها حمایت نمیکنم و در تحلیل رویدادها نیز تلاش میکنم بتوانم با دیدی منصفانه و دور از تعصب کور به بیان واقعیتها و تحلیل آنها بپردازم. از این رو، معتقدم که به جاست این نگاه تعصبآلود را در جامعه گسترش ندهیم که چون خطایی از کسی سر زد، هویت انسانی وی را در اساس انکار کنیم یا اگر در کسب موفقیت عامل دیگری به یاری نهادهای دولتی آمد آنرا نادیده بگیریم. در همین صفحه به نقل از وزرات اطلاعات پیام تشکرآمیزی آمده است که با رفتاری که در سطور قبل نقد کردم بسیار متفاوت بود. در اطلاعیهی وزارت اطلاعات آمده است که: "وزارت اطلاعات، وظیفهی خود میداند از همهی مسئولان، نهادها و دستگاههای اجرایی و به ویژه، مساعی مدیران، علما و بزرگان استان مقاوم سیستان و بلوچستان که در ارتباط با آزادی این مرزبانان عزیز کمال همکاری را به عمل آوردهاند، صمیمانه تشکر و قدردانی نماید." فکر میکنم این وزارت در این مورد گوی سبقت اخلاقی و قانونی را از دیگران ربود زیرا همزمان به همهی عوامل مؤثر ولو به اشاره یاد کرده است.
دکتر سریع القلم که شرف شاگردی ایشان را داشتهام، در فرازی از سخنان خود گفتهاند که یکی از سی ویژگی رفتار عقلانی آن است که: فرد عاقل «ناراحت شدن» از تواناییها، ظرفیتها و برتریهای دیگران را در خود به تعطیلی میکشاند. این خصوصیت برای فردفرد جامعهی ما در مسیر توسعه لازم است.
نظرات
دکتر فرزاد حاجی میرزائی
20 فروردین 1393 - 03:41پاسخ مسئولانه وحکیمانه جیش العدل به در خواست مولانا عبدالحمید بزرگ عالم دینی اهل سنت نه تنها قلب خانواده های گرو گان ها بلکه دل هر ایرانی آزاده ای را شاد کرد .از اینجاست که ارزش وجایگاه چنین مصلحی روشن می شود که سال هاست برای دفاع از ملتش خون دل می خورد و مورد هجوم انواع تهمت ها وانگ های دروغین قرار می گیرد ،با اینکه بارها از سوی خشونت ورزان تلاش شده تا با انجام اعمال جاهلانه ایشان را وادار به عکس العمل نموده ومرد صحنه حوادث وتوفان هارا با موج های فریب ودروغ از صحنه خارج کنند اما نه تنها کیدها ومکرهایشان چون سرابی به سرعت از بین رفته بلکه موجب رسوائیشان نیز گشته است.این مولانای رهرو شیخ محمد الیاس ومولانا عبد العزیز با سعه صدر مخصوص وتجارب وسیع وداشتن دلی بزرگ ومعتمد بودن در نزد همه گروه ها ضمن پرهیز از هرگونه خشونت طلبی قاطعانه از حقوق اهل سنت وهمه اقوام ایرانی دفاع نموده وبا روحیه اصلاح طلبی ومعتدلانه اش در پرتو قرآن وسنت ومراعات قانون وعرف از هیچ گونه تلاشی برای رفع تبعیض واحقاق حقوق همه شهروندان ایرانی کوتاهی نکرده است،. دغدغه ایشان در حفظ جان گروگان ها علی رغم مصیبت بزرگ فقدان مولوی نارویی کارنامه مثبت ایشان را در حفظ وحدت ونیز حفظ جان همه ایرانیان پربارتر می کند .اما متاسفانه مسئولان ما قدر این شخصیت بزرگ را نمی دانند اندیشمندی که می تواند در خارج از ایران پیامبر وحدت باشد اما از شرکت در کنفرانس ها ممنوع و ارتباط با او جرم ورفتن به مسجد مکی منطقه ممنوعه تلقی می شود.امیدوارم در دولت تدبیر وامید قدر چنین شخصیتی دانسته شود واز نصایح وپیشنهادهای دلسوزانه اش استقبال تا شاهد هیچ گونه بی عدالتی وبرادر کشی در میهنمان نباشیم.
عادل
21 فروردین 1393 - 06:19بنده هم بعنوان یک نفر از شیعیان ایران اسلامی از تلاش و اهتمام مولوی عبدالحمید تقدیر و تشکر میکنم می دانم که به مانند بنده در میان جامعه زیاد هستند نکته ای که باید همگان بدان توجه داشته باشند تکیه بر اصول و منطق می باشد اگر قرار باشد بی منطقی برخی از عناصر جامعه مبنای عمل باشد مطمئناً جامعه مدنی ما به سمت توحش و بی قانونی می رود باید یاد بگیریم و به دیگران بیاموزانیم که الگو های ما افراد مفید و عاقل باشند وگرنه گروهک جیش العدل نمی تواند برای جامعه الگو باشد بنده به راحتی می توانم اقدامات شرارت آمیز داشته و از چنگ قانون برای مدت ها فرار کنم این اقدام بنده ، هنر نیست. هنر آن است که در جامعه با دیگران زندگی کرده و به حقوق دیگران احترام بگذاریم نکته دیگر قانون پذیری است قانون چه بد چه خوب باید از سوی همگان مورد احترام قرار گیرد هیچ بهانه ای نمی تواند مبنای عمل غیر قانونی افراد باشد والا هر کسی براساس منافع و سلائق خود می تواند قانون وضع نماید. از سایت وزین و معتدل اصلاح هم تقدیر و تشکر می شود بنده یکی از بیندگان همیشگی این سایت هستم از دیگر سایت های اهل سنت ،رفتار معتدل تری دارد تداوم حضور شما ،آرزوی ماست باتشکر
احمد
28 فروردین 1393 - 08:56با تشکر ازگروه جیش العدل که حرف علمای خود را گوش کردند واین سربازان راکه بیگناه بودند ونقشی درظلم به اهل سنت ندارند ازاد کردند